دفترچه ی ممنوعه

برای دخترم

دفترچه ی ممنوعه

برای دخترم

برو

 برو... برو و حتی لحظه ای به قفا ننگر...! 

می خواهم به آرامش برسم... 

از جماعت خسته ام ، ولو اینکه این جمع ، مجموعه ی من و تو را در برگیرد...! 

بگذار ذهن من ، همه از آن خودم باشد ؛ این تنها چیزیست که برایم باقی مانده است! 

تمنا می کنم برو ، برو ... برو و حتی لحظه ای به قفا ننگر...

نظرات 1 + ارسال نظر
امیر شنبه 25 تیر 1390 ساعت 19:26

وهرچه گویم باز شاید تکرار باشد .شاید سکوت تنها راه ماندنم باشد.من به هرجا که مینگرم تویی!!!

نگو که از پاسخ قبلم ناراحت شدی و به دل گرفتی...!!!! سکوت نکن ،‌ گفتنی های تو دلگرمی من است...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد