دفترچه ی ممنوعه

برای دخترم

دفترچه ی ممنوعه

برای دخترم

هزار فریاد خفه شده!

نانا جون... نانا، نانا، نانا... 

دلم داره میترکه... هزار فریاد خفه شده توی دلم تلنبار شده که داره غوغا میکنه! کاش میذاشتن برم بیمارستان و شوک بگیرم، شاید با پاک شدن حافظه ام این دل آشوب لعنتی آروم میگرفت. تمام ذهنم پر شده از الفاظ : بای پولار ، افسردگی ماژور ، دوره ی منیک ، بیقراری، ... خسته ام نانا ، خسته اما بیقرار ، کارهایی که احساس میکنم دیگه از پس انجامشون برنمیام. کار خونه ، آشپزی_ اونقدر کنسرو به خوردت دادم که وجدانم داره خفه ام میکنه _ کلاس آموزش پیش دبستانی که نمیبرمت و از همکلاسی هات عقب موندی ، کارهای اداره ، .... 

نانا فقط آرامش مرگ میتونه بدن بیقرارم را آروم ببخشه ، فقط مرگ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد